رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 3 روز سن داره

رادین اقا عشق ماما نفس بابا

دوستت دارم بدون هیچ دلیلی

سلام موموش من،این پست رو که برات می زارم شما 11 ماه و 11 ساعت و 11 دقیقه است که وارد دنیای من شدی ،اومدی تو دنیای ما و خودت شدی همه ی دنیامون،و این 11 ماه چه زود گذشت انگاری همین دیروز بود که با کلی استرس و خوشحالی رفتیم بیمارستان تا شما بیایی بغلمون و چه لحظه های  شیرینی بود تورو برای اولین بار دیدن و چه حس شیرینیه داشتن  یه فرشته که تو دنیا فقط و فقط متعلق به توست و هیچ کسی نمی تونه ادعایی در موردش داشته باشه یه فرشته که جز خدا هیچ کسی توانایی افریدن حتی یه تار موش رو نداره و خدای مهربون اون فرشته رو که با تمام دقت و هنر و ظرافتش خلق کرده و داده به تو . تو این 11 ماه رو زمین نبودم بلکه با دیدنت و چشم دوختن به چشم ه...
26 فروردين 1391

11 ماهگیت مبارک

          فرشته ناز مامان و بابا تولد 11 ماهگیت مبارک                                             عشق ابدی من،تک ستاره قلبم  الان     ماهه که تو از بهشت خدا تو اسمون ها کوچ کردی  و زمینی شد و شدی فرشته ی خونه ی ما،فرشته ای که با خودش تکه ای از بهشت رو برامون اورده ،فرشته ی پاکی که خنده هاش ،گریه هاش ،اداهاش،عطر تنش، رنگ چشماش و وجودش برامون تداعی کننده ...
26 فروردين 1391

الوالو.....منزل خداست...؟

الو ... الو ... سلام کسی اونجا نیست ؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست ؟ پس چرا کسی جواب نمیده ؟ یهو یه صدای مهربون بگوش کودک نواخته شد! مثل صدای یه فرشته ... - بله با کی کار داری کوچولو ؟ خدا هست ؟ باهاش قرار داشتم، قول داده امشب جوابمو بده - بگو من میشنوم کودک متعجب پرسید : مگه تو خدایی ؟ من با خود خدا کار دارم ... - هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم. صدای بغض آلودش آهسته گفت: یعنی خدام منو دوست نداره ؟ - فرشته ساکت بود. بعد از مکثی نه چندان طولانی گفت: نه خدا خیلی دوستت داره. مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید و با همان بغض گفت : اصلا اگه نگی خدا باهام حرف ...
25 فروردين 1391

اسکراچ برد – تکنیک خراش

لوازم مورد نیاز برای این فعالیت : پاستل یا مدادشمعی رنگ سیاه گواش قلم مو مقوای سفید وسیله نوک تیز برای خراش دادن   گام اول : ابتدا با پاستل تمام صفحه مقوا را به رنگ های دلخواه رنگ می کنیم ،به نحوی که جایی خالی یا سفید نماند.     گام دوم : با گواش مشکی تمام سطح  کارمان را می پوشانیم تا هیچ رنگی مشخص نباشد.     گام سوم : وقتی که خشک شد،با وسیله ی نوک تیزمان روی مقوا طرح دلخواهمان را خراش می دهیم.   امیدوارم از این نقاشی لذت ببرید. ...
24 فروردين 1391

چه عاشقانه است این روز های بهاری...

سلام جیگر طلای مامان،عزیز دلم تو این روزهای بهاری و با این هوای خوب وعطر کوچه ها و درخت های بارن زده و بوی شامه نواز خاک ادم دلش می خواد عاشق تر بشه و دل هوس عاشقی می کنه. و من تو این روزای زیا عاشق می شم ،اون هم نه برای اولین بار بلکه برای بار چندم و این دفعه عاشق ترم از قبل. عاشق تو و بابایی میشم و عشق قبلی رو تجدید می کنم و  عشقی که تو قلبم بهتون داشتم هزاران بار بیشتر میشه و پیمان عاشقیم رو باهاتون محکم تر از قبل می بندم ،عاشق شما دو تا فرشته میشم و عشق پاکتون مستم می کنه و این هوای دل انگیز بهاری مستیم رو بیشتر میکنه دوست دارم وقتی تو این هوای بهاری بارون زده نفس میکشم هوام پر باشه از عطر تن شما دوتا تا تک تک سلول هام هم از عطر...
24 فروردين 1391

عکس های سیز ده به در

سیز ده امسال مث اکثر سالها تو باغ بابایی جون بودیم و خیلی بهمون خوش گذشت.البته درست که هیچ یک از درخت ها وگل ها برگی نداشتند و سبز نبودند ولی باغ بابایی جون یه صفای دیگه ای داره .ایشاالله تابستون مامانی عکس های خوشگل و رنگ و وارنگ باغ رو براتون میزاره تا شما هم ببینید که باغ بابایی جون گه قدر خوشگله. این هم از عکسهای سیز ده البته با تاخیر. این سایبون من که از تو لپ لپی که موقع رفتن به باغ مامانی جون برام خرید و خودم انتخابش کردم در اومده مامان نگین بوسم کرده و جای لبهاش رو صورتم مونده،مامانی چرا رکیم کردی خوب باید یه نقشه حساب شده بریزم و وقتی همه مشغول بازی هستند من هم کباب هارو دودره کنم من که می خواستم سبزه سیزده ...
22 فروردين 1391

پرنس رادین مرد شده

سلام خال های مهربون،خاله جونی ها رادین برا خودش مردی شده و دوتا کار مهم انجام داده که یکیش مربوط میشه به اواخر سال 90 و یکیش رو هم تو تعطیلات عید تو خونه ی بابایی جون انجام داد ولی من (مامانی حواس پرت)یادم می رفت که بهتون بگم. 1 .شکلات رادین 20 روز مونده به عید تحول شرگرفی تو خودش ایجاد کرد و پستونک رو ترک کرد،البته من تصمیم داشتم که تو تعطیلات عید که بابایی هم کنارمون پستونک رو ازش بگیرم ولی گل پسرم پیش دستی کرد و خودش این کار روکرد و وقتی که من متوجه این قضیه شدم خیلی خوشحال شدم که بدون دردسر پستونک رو ترک کرده چون بعد از یک سالگیش وابستگیش بیشتر می شد حتی برای امتحان کردن رادین چند بار پستونک رو بهش دادم ولی دیدم یه نگاهی بهش کرد و با ...
22 فروردين 1391

رادین ماهی

چند تا عکس جدید از رادین گوگولی که دو روز پیش که حوصلمون سر رفته بود گرفتیم ،اخه من و مامانی هر وقت حصلمون سر بره عکاسی می کنیم.تعدادشون زیاد ولی چند تاشو برا دوست های گلمون می زارم امید وارم خوشتون بیاد. رادین ماهی شده و رفته تو اکواریوم جیگر طلای منبپا دلفین ها نخورنت قربون خنده شیرینت، ابنبات من ...
22 فروردين 1391

عشق پاک دو فرشته

         سلام پسر با محبت من،عزیز دلم پری شب کاری کردی که اشکم سرازیر شد و صورتم خیس خیس ،البته گریه کردنم از سر ناراحتی یا دلتنگی نبود بلکه عشق پاک شما و بابایی باعث جاری شدن اشک هام بود. ناناز من چند روزی یه بود که حجم کار بابایی خوبمون زیاد شده  و صبح ها زود می ره و شبها هم دیر می یاد طوری که موقع رفتن و اومدن بابایی شما خوابی و به همین دلیل چند روزی بود که بابایی رو ندیده بودی تا این که شب یکشنبه ساعت 1 نصف شب که به شماشیر می دادم و بابایی هم داشت دوش می گرفت شمااحساس کردی که به غیر از ما دوتا کس دیگه ای هم خونه هست وچشمهات رو باز کردی و با دقت داشتی تو نور کم راهرو که تا ...
22 فروردين 1391