ما برگشتیم
سلام ،البته یه سلام با کلی شرمندگی و معذرت خواهی که نبودمون باعث دلنگرانیتون شده بود مارو ببخشید . می دونم که حتما ما رو می بخشید چون از بس گلید که همتا ندارید.
سلام ما اومدی بعد از کلی تاخیر ، البته با کلی خبر های خوب ،تو این مدتی که نبودیم سر گرم مهمونی بودیم اخه عمه مینا بعد از 10 سال از امریکااومده بود و ما هم همش کنار عمه بودیم و مدام در پی مهمونی دادن و مهمونی رفتن،رادین خیلی خوشحال بود که بلاخره عمه جونش از قاب عکس ها بیرون اومد و تونست عمش رو از نزدیک ببینه و لمسش کنه قبل از اومده عمه من فکر می کردم رادین باهاش غریبی کنه چون رابطه ی خوبی با خانوم ها نداره ولی همین که برای اولین بار مینا رو تو فرودگاه دید رفت بغلش و سرش رو گذاشت رو شونه های عمه طوری به مینا ابراز احساسات می کرد که اشک هممون رو در اورد و موقع رفتن هم تو فرودگاه نه مینا و نه رادین نمی تونستند از هم دل بکنند.
تو این مدتی که نبودیم رادینم حسابی بزرگ شده و مردی شده برا خودش، کارهای جدید می کنه ،بازی های تازه یاد گرفته و کلی کلمات جدید به لغت نامه اش اضافه شده و صد البته شیطون تر از قبل شده و با جدیت شیطونی و خرابکاری می کنه.
وقتی اخرین پست قبل از غیبتمون رو براتون می زاشتم پرنس من 8 تا دندون داشت که الان شده یه پیشی 14 دندونه که عاشق گاز گرفتن.
رادین کلی براتون عکس داره که به ترتیب براتون می زارمشون و توضیح مفصل این 3 ماهی رو که نبودیم رو براتون می نویسم و بهتون قول می دم که امشب بیام و کلی عکس از پرنسم براتون بزارم.
حالا این چند تا عکس رو داشته باشید تا شب
.
خاله ها تو این مدت بزرگ شدم؟
اخ که فدای همه ی دوستهای گلم بشم که دلم برا خودشون ،نی نی هاشون،و نوشته هاشون لک زده بود همتون رو دوست دارم به اندازه شیطنت های بی پایان رادین