رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

رادین اقا عشق ماما نفس بابا

نفسم داری اتیش می سوزونی

1390/11/30 1:04
962 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر طلا ،خوشتل من امروز کارهایی کردی که هاج و واج مونده بودم،صبح از ساعت 6 بیدار بودی و اصلا نمی خوابیدی و من هم بعد این که کلی با هم بازی کردیم امادت کردم و چون هوا خیلی خوب ترجیح دادم با کالسکه ببرمت بیرون دلم خوش بود که حسابی خسته میشی و برگشتیم خونه 2 ساعت می خوابی ولی فقط نیم ساعت لالا کردی گل پسر وقتی رفتیم بیرون هوا از بس خوب بود که می شد بوی عید رو از فاصله یک ماهی حس کرد ولی چند لحظه بعد از برگشتن ما حسابی اوضاع اسمون بهم ریخت و باد شدید و برف سفید همه جارو پوشوند.

جونم بهت بگه که امروز چی کار ها کردی، رفته بودی زیر کنسول و هر کاری می کردم بیرون نمی یومدی و اگه هم با میل خودت بیرون می یومدی دور میزدی و از سمت دیگه باز می رفتی زیرش.

بعد از کلی شیطونی با کلی تلاش تونستی کمی مبل رو به سمت جلو هل بدی و بری پشتش و از اونجا بری و خودت رو به سالن پذیرایی برسونی و شروع کنی به بازیگوشی.

وقتی داشتم ناهار درست می کردم با روروئکت پشت سرم بودی و سری قابلمه هارو با پایشون هل دادی و افتاد زمین من از صدای افتادنشون کلی ترسیدم ولی وقتی چشمم بهت افتاد دیدم نه تنها نترسیدی بلکه داری با خوشحالی می خندی و دست پیش هم گرفتی تا پس نیافتی و به جای این که من عصبانی بشم شما عصبانی شدی که زود جمعش ون کن تا دوباره ویرونشون کنم.

صندلی های میز ناهار خوری رو هل می دی و میری زیر میز میشینی.

عصر هم که دیدم رفتی سالن پذیرایی ولی از کجا ؟؟!!چون مبل رو به جلو هل نداده بودی و با بابایی تو این فکر بودیم که چه طوری رفتی چون هیچ راهی برات نذاشتم ؟،که خودت مارو از علامت سوال؟ بودن در اوردی و راه مخفیت رو نشونمون دادی.بله از زیر میز اون هم میزی که 4 تا پایه ی کج داره ولی این کار هم برات مشکلی نداره چون یه پیشی ملوس هستی که به راحتی با کش و  قوس دادن به خودش می تونه از همه جا رد بشه.

از صبح هم که مدام می گفتی دد گاگا و هر وقت من با بابایی تلفنی صحبت می کردم با صدای بلند تکرار می کردی.

گلم در عجبم که این همه انرژی رو ار کجا اوردی که با این همه جنب و جوش شب به زور خوابیدی.

و یه چیز دیگه پرنس من قربون اون هوشت بشم وقتی این رو می دونی که قبل از هل دادن و پرت کردن صندلی ها  و قابلمه ها رو زمین باید زاویه ات رو طوری تنظیم کنی که  خدایی نکرده بهت نخورن پس چرا هر چی بهت می گم این کار ها بده بازم تکرارشون می کنی.

از بیشتر شیطونیات عکس گرفتم که بعدا می زارمشون.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان آرینا موفرفری
30 بهمن 90 1:42
رادین جونم تا می تونی آتیش بسوزون وشیطونی کن.مامانی تازه اولشه وقتی رادین جون راه بیفته دیگه......!!!!!!!!


سلام وای عزیزم نگو که خودم هم تو همین فکرم
A&S
30 بهمن 90 9:24
فداي شيطونياش.


خدا نکنه خاله جون
ghazaleh
30 بهمن 90 10:51
نگین جان الان بهترین موقع است که رادین راه بره کمکش کن که راه برته
بیرون که می بریش یه دو سه قدم تاتی تاتی راه ببرش خسته می شه و می خوابه !!
و روزی نیم ساعت هم براش شعرای چرا رو بذار
ایطوری کمتر اذیتت می کنه


سلام عزیزم مرسی از راهنماییت،از بس براش شعر گذاشتم و شعر خوندم که همه ی کتاب هاشو حفظ کردم.
A&S
30 بهمن 90 10:54



بازم ممنون
مامان آیهان جون
30 بهمن 90 14:05
پس اینی که میگن دیوار راستو میره بالا، همین رادین چشم خوشگل خاله ست؟!!


سلام بله خاله جون خود خودمم
مامان خورشيد
30 بهمن 90 14:11
الهي هميشه سلامت باشه و آتيش بسوزونه.


مرسی گلم ایشاالله خورشید جون هم همیشه سالم باشه و مثل خورشید بدرخشه
d
30 بهمن 90 14:11
آموزش حركات موزون با شهريه مناسب 09384056771
A&S
30 بهمن 90 15:29
به پسملي نازم. بوس. بوس


سلام بوس های ابنباتی هم از طرف من و رادین به شما
مامان علی
30 بهمن 90 23:40
سلام رادین خاله دلم برا خودتو مامانیت تنگ شده بود
ماشالا بزنم به تخته حسابی شیطون شدی
مامانی تازه شروع شده شیطونی هاش
زنده باشی گلم .


سلام ما هم دلمون برای شما تنگ شده بود رسیدن به خیر.بله شیطونی هاش شروع شده اون هم چه جوری