یلدای رادین
سلام ،خوبید ،خوشید خوب خدارو شکر،امیدوارم شب یلدا بهتون خوش گذشته باشهو پاییز خوبی رو پشت سر گذاشته باشید،و از خدا میخوام تا روز های زمستنی پیش روتون پر یرکت باشه و زندگی و ایام به کامتون باشه و دلهاتون تو روز های سرد مث روز های ظهر داغ تابستون باشه.
ما که مث پارسال شب یلدا خونه ی بابایی جن بودیم حسابی بهمون خوش گذشت مخصوصا با بارش برفی که از شب 4 شنبه شروع شده بود و تا روز جمعه هم ادامه داشت یلدامون سفید و برفی شد حسابی بهمون خوش گذشت ، اقا رادین بازم کلی هدیه گرفت و کلی شیطونی کرد و قالا لی لی خورد، و صد البته حسابی هم رقصید اخه بچه ام حسابی رقاص شده و تا بهشمی گی رادین نانای نانای دستهاش رو می بره بالا و شروع می کنه به رقصیدن ،قرطی همچینمخوب دست و پاهاش رو با هم هماهنگ می کنه و با اهنگ می رصه و قر می ده که انگاری کلاس رقص رفته.
رادین تو برفها کلی عکس گرفته که بعدا به همراه عکس هدیه هاش براتون می زارم فعلا چند تا عکس از شب یلدا براتون می زارم ولی صد حیف که یادم رفته از سفره شب یلدا که بابایی جون چیده بود و الحق که خوش رنگ و لعاب بود و چیزی کم نداشت عکس بگیرم و الان که داشتم برای وب عکس انتخاب می کردم متوجه شدم و چه قد هم حالم گرفته شد ایشاالله سال بد.
این هم پسر خوشتیپ من که رفته حموم (با دایی جونش) و خوشتیپ کرده و اماده است که مهمونهام بیان تا ازشون دلبری کنه
این هم اناری که بابایی جون از درخت انار حیاط مخصوص رادین چیده بود چون مث خودش کوچولو موچولو(البته انار بزرگ هم محصول درخت انار حیاط)
پیشبند و کلاه ر م خودم دوختم و درست کردم تا رادینم بشه هندونه ی شب یلدامون که خیلی هم شیرینه
ناناز من نشسته بود و به مامانش تو دوختن و درست کردن پیشبند و کلاه هندونه ای کمک می کرد
جوجو خان رفته بود کناره پنچره و داشت به بیرون که سفید پوش شده بود و برف می بارید نگاه می کرد
بفرمایید یه قاچ هندونه