ما اومدیم
سلام سلام سلام ،ما برگشتیم.
سلام به همه دوستهای گلمون که تو این مدتی که نبودیم به ما سر می زدند و معذرت خواهی که باعث نگرانیتون شده بودیم،این چند روزه که نبودیم رفته بودیم مسافرت .شنبه هفته پیش بابایی جون اومد و من و رادین رو همراه خودش برد ارومیه و سه شنبه هم بابایی اومد پیشمون و همگی با هم رفتیم مسافرت استان گردی.
دلیل نبودن مامانی قبل از رفتن به ارومیه هم مشغله ی کاری بود چون مامانی داشت خونه رو تمیز می کرد تا برای عید اماده بشه و از بس کار می کرد که خسته می شد و نمی تونست به وبم سر بزنه و برام پست جدید بزاره،البته کار های مامانی هنوز تموم نشده چون فقط اشپز خونه،سالن پذیرایی،اتاق کار بابایی و اتاق مهمون رو تمیز کرده و اتاق من ،اتاق خواب خودشون و نشیمن و بقیه ی جاها مونده و مامانی میگه که اتاق من کلی کار داره چون باید همه ی اسباب بازیهام رو یکی یکی تمیز کنه و تخت و کمد و مینی یخچالم رو جلو بکشه تا پشتشون رو هم تمیز کنه و با این همه وسایل ریز و درش که تو اتاقم جمع شده مطمعنا مامانی کار سختی پیش رو داره.
مامانی سر فرصت می یاد و خبر ها و اتفاقات این چند روز رو براتون می نویسه فعلا بای.