کار های جدید من
من روز به روز بزرگتر می شم و کار های جدیدی می کنم که برای مامان و باباییم خیلی شیرین و دوست داشتنی هستند.
چند روزه که وقتی شب ها می خوابم و مامان که می گه شب بخیر و از اتاق می ره بیرون برای این که لالام بگیره شروع می کنم به خواروندن و ناز کردن سرم. البته این عادت و قبلا هم داشتم چون وقتی کوچولو بودم و خونه مامانی جون که بودیم مامانی جون سرم رو ناز می کرد تا خوابم بگیره ولی الان خودم این کارو می کنم.
یه هفت هشت روزی میشه که وقتی میریم جایی یا دورو برم شلوغ میشه و یا وقتی که مامانی کار می کنه و حواسش به من نیست شروع می کنم به سرفه کردن اوایل مامان فکر می کرد که به چیزی حساسیت پیدا کردم یا اب دهنم پریده تو گلوم حتی به فکرش اومد که شاید سرما خوردم ولی دقت که کرد دید هیچ یک از علائم سرما خوردگی رو ندارم و دوروزه که کشف کرده من با این کارم می خوام جلب توجه کنم ومی خوام بگم من هم هستم.سرفه هام هم دقیقا مثل سرفه ای هست که وقتی یه مرد وارد جایی میشه و می خواد با سرفه اعلام کنه که من دارم مییام.من هم دارم مرد میشم پس باید مثل مرد ها رفتار کنم.
جدیدا یاد گرفتم که اب،اب میوه و هر نوع نوشیدنی رو که بهم می دند با لیوان بخورم قبلا مامان با قاشق بهم می داد و وقتی لیوان رو جلو دهنم می گرفتند مثل یه پیشی فقط لیس می زدم و کل لباسم رو خیس می کردم ولی حالا قلپ قلپ سر می کشم.
و کار بامزه دیگه،تا مامان بم شلوار می پوشونه ساق های شلوارم رو تا زانوهام بالا می کشم و برا خودم شلوارک ذرست می کنمو اگه کسی پاهای شلوارم رو درست کنه بازهم کار خودم رو تکرار می کنم.