رادین خوش به حالش شده
دیروز کلی مهمون داشتیم مامانی جون وبابایی جون ،دایی امیر وکلی مهمن دیگه .حسابی خونمون شلوغ شد بود و رادین خوشحال از این که مامانی جونش اومده تا با رادین جونش بازی کنه اخه رادین عاشق مامانیشه وتو بغل مامانیش ب ارامش می رسه ،مامانی جون بازم با دست پر امده بود وکلی برای نوه ی گلش سوغاتی اورده.
وای که چقدر خسته شدم ولالا دارم ولی دلم نمی یاد مهمون هامو تنا بزارم وبخوابم چون باید از دقایق باهم بودن استفاده کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی