بهترین حس دنیا
الان که دارم می نویسم رادین بغلم نشسته و داره با دقت به کار هایی که می کنم نگاه میکنه،پسر با هوش من بعد از کلی دقت از من یاد می گیره ودستای ناز و توپولیشو دراز میکنه به سمت صفحه کلید ولی من مانعش میشم و برای این که دل من و به دست بیاره بر می گرده وبا چشمهای تیله ای نازش نگاهم میکنه ومی خنده وروجک خودش هم فهمیده که با نگاهش وخنده هاش دیوونم میکنه ومن برای این حس زیبا که عطر تن رادین ونگاه دلفریب وخنده ی شیرینش تو دلم به وجود میاره و من رو تا بهشت برین میبره حاظرم جون بدم چه برسه به اجازه ی بازی ودست کاری کردن صفحه کلید. و این هم نمونه ای از کار رادین که خودش زحمت نوشتنشو کشیده هثثثثثثثثثثثثثثص6438نمثبخهمنتبک/ی/.ییطظظظظظ...
نویسنده :
مامانی نگین وبابایی فرهاد
16:14